کنترل داخلی از مسوولیت های هیات مدیره بوده که نوع مناسب و اثربخش آن، منجر به اطمینان نسبی از اجرای سیاست های شرکت شده و همچنین زمینه حسابرسی اثربخش را نیز فراهم می نماید. بنابراین باید تا حد ممکن زمینه ایجاد و اجرای کنترل داخلی مناسب را فراهم کرد، که بررسی تاثیر تنوع جنسیتی هیات مدیره نیز در این راستا بوده و نشان دهنده تفاوت های موجود در رفتارهای مردان و زنان است. حضور نماینده زن در هیات مدیره، باعث کاهش همگنی هیات مدیره و به دنبال آن دقیقتر شدن فرآیند کنترل و نظارت میگردد. در این پژوهش برای توضیح تفاوت اخلاقی بین دو گروه زن و مرد به تئوری جامعه پذیری جنسیت داوسون رجوع شده است. برای بررسی تجربی این موضوع داده های 152 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390 تا 1395 با استفاده از تحلیل رگرسیون لاجیت مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها تاثیر منفی حضور حداقل یک نماینده زن در ترکیب هیات مدیره بر احتمال وجود ضعف در کنترل های داخلی شرکتها را تایید می کند. بر این اساس انتظار می رود حضور نماینده زن در هیات مدیره، محیطی را ایجاد کند که همگنی هیات مدیره از بین رود و فرآیند کنترل و نظارت دقیق تر گردد.